هیچ چیز لذت بخش تر از بودن در جمعی که توش احساس صمیمیت و رضایت کنی نیست. کار پیچیده ای نبود ،

فقط خواستیم که از کنار هم بودن لذت ببریم. بقیه کارها اتوماتیک انجام شد!!!

این اولین گردش دسته جمعی رسمی بود، ولی بدون شک آخریش نیست. اومیدوارم هر بار بهتر از قبل باشه و تعداد بچه ها بیشتر بشه...

و اما نتیجه گیری من...

       همیشه از موقعیت ها حد اکثر استفاده رو ببرید. حالا که ما خواسته یا نا خواسته به دنبال یک هدف مشترک دور هم جمع شدیم ، چرا از این اتفاق یه فرصت نسازیم؟ چرا از این فرصت استفاده نکنیم؟ چرا عادت کردیم که زندگی رو در قالب یک فرمول قرار بدیم و یک روز شاد بودن رو معلول هزار تا عامل بدونیم؟ زندگی قاعده و قانونی نداره، این ما هستیم که برای زندگیمون قانون میذاریم. پس هر وقت بخوایم میتونیم این قانون رو بشکنیم و یا عوض کنیم. میتونیم دنیامون رو بزرگ و یا کوچیک کنیم. با دیگران دنیامون رو به اشتراک بذاریم و وارد دنیای دیگران بشیم. به آدمایی که در کنارمونن به چشم یه موقعیت نگاه کنیم یا ساده از کنارشون رد بشیم.

ببخشید اگه زیاده گویی کردم. من خیلی کوچیکتر از اونم که بخوام نصیحت کنم . فقط یه جمله دیگه:

   @@ باد میوزد، تو هم میتوانی در برابر آن دیوار بسازی و هم آسیاب بادی ، تصمیم با توست...@@

                                                              با تشکر از همه بچه هایی که همراهمون بودن...